باور داشتن و باور نداشتن، مسئله این است؟

ساخت وبلاگ

تعاریف :

روش اجرایی، رهنمودی است که بر اساس اطلاعات و دانش به منظور انجام فعالیت یا وظیفه‌ای خاص تدوین می‌شود .  

دستور العمل‌‌، دستوراتی است که بیان‌کننده چگونگی انجام یک فعالیت با در نظر گرفتن جزئیات تدوین می‌شوند.

قانون ‌،  دستورالعملی رفتاری که بر اساس آنچه باید باشد‌،وضع می‌شود. قانون، تکالیفی اجباری را تحمیل و حقوقی را برای آن در نظر می‌گیرد و بدین وسیله قدرت تنظیم رفتار را بوجود می‌آورد.

قرارداد : توافقی الزام‌آور میان اشخاص است که تکالیف و حقوق طرفین را تعیین می‌کند.

مقدمه :

کلیه مفاهیم بالا در هر سطح و هر رابطه‌ای موجب بوجود آمدن توازن، تعادل و در نهایت شرایطی ایمن و پایدار می‌شود.

جوامع بشری برای بوجود آوردن مدنیتی ناگزیر و گریز از بدویتی غیر قابل اتکا در طی قرون سعی در استوار نمودن این مفاهیم و کنترل جوامع برای پایبندی به آنها بوده‌اند.

جوامعی که توانسته‌اند با درکی مناسب از روح این مفاهیم، آنها را در زندگی جاری و ساری نمایند، در رشد و اعتلای فرهنگی و رفتاری موفق‌تر عمل نموده‌اند.

امروزه، دیگر نداشتن و یا فقر این مفاهیم موضوع بیشتر جوامع نیست ( گرجه کمبود آنها در بسیاری موارد همچنان احساس می‌شود. ) آنچه بر روی این مفاهیم سایه انداخته و حتی موجب بی‌اعتبار شدن آنها می‌شود . جدای از ضعیف بودن آموزش لازم برای بیان آنها در سطح جامعه  باور'>باور نداشتن اهمیت آنها و بی توجهی به رعایت‌شان است.  

برای اعتبار بخشیدن به چنین سخنی نیاز به گشتن بسیار در سطح جامعه نیست. هر کس می‌تواند همه روزه و در فضاها و اشکال مختلف این بی‌توجهی و گریز از قوانین و مقررات را شاهد باشد.

از آن بدتر، بسیار دیده می‌شود که قانون گریزان در مقابل قانون مداران خود را محق قلمداد می‌نمایند.

------------------------

گفتار :

در این بحث، در نظر ندارم که به اهمیت و جایگاه  آنها در امور اجتماعی‌، سیاسی و یا اقتصادی بپردازم – که پرداختن به آن در حوزه اهل فن و علم مربوطه است – ولی در حوزه فعالیت‌های کوهستانی ( بخوانیم کوهنوردی ) لازم است بارها و بارها به جایگاه و اهمیت ارتباط با چنین مفاهیمی بپردازیم .

رشته‌های کوهستانی،  مجموعه‌ای از سفرها و فعالیت‌های ماجراجویانه در عرصه‌های کوهستانی هستند که در ذات خود احتمال وقوع حادثه و در معرض خطر قرار گرفتن را ، دارا می‌باشند. نمی‌توان از این واقعیت چشم پوشید که یکی از بزرگترین جذابیت‌ها برای علاقمندان به این فعالیت‌ها هیجان ناشی از ماجراجویی نهفته در آن است.

بسیار شاهد هستیم که این ماجراجویان با علاقه‌ای بالا هر حرکت خود را همچو حماسه و چالشی سخت به تصویر می‌کشند و آنها را به اشتراک می‌گذراند و یا بیان می‌کنند.

ولی باید به نکاتی اساسی در تعامل با طبیعت و رفتار در فضای کوهستان نیز توجه کنیم .

در آموزه‌های کوهنوردی اولین و اساسی‌ترین اصل توجه به ایمنی در ابعاد مختلف است .

بر پایه " اصل ایمنی "  اصول و قواعد بعدی همچو ارکان فعالیت‌های کوهستانی معنا و هویت میابند.

4 رکن و قاعده اصلی حاکم بر این رشته‌های ماجراجویانه عبارتند از :

در نظر گرفتن آمادگی جسمانی مناسب با سطح و نوع رشته و فعالیت
کسب آموزش‌های فنی، علمی و اطلاعاتی تا سطح مهارت
تجهیزات و لوازم ضروری و مناسب برای نوع فعالیت و ضرورت‌های برنامه
گروه و سرپرستی همگرا ، همگن و با درک مناسب از اهداف و شیوه عمل در فعالیت و نوع برنامه
تمامی این 4 رکن اصلی به منظور تامین نظر " اصل ایمنی " مورد توجه قرار می‌گیرند.

تقریبا تمامی کسانیکه در عرصه کوهستان به فعالیت‌های مختلف می‌پردازند ( در هر رشته و هر سطحی ) بر اهمیت این قواعد آگاهی دارندو کم و بیش  به آن بها می‌دهند .

اما تجربه و بررسی‌ها نشان داده است که این بها دادن، گاه تنها تا زمانی مورد توجه است که با احساسات و تمایلات درونی مغایرتی نداشته باشه.

وسوسه، هیجان ، صرف پول و زمان  و مانند آنها ، برای رسیدن به قله یک کوه یا پیمایشی خاص ، گاه چنان بر منطق رفتاری سایه می‌اندازد که به راحتی به ارکان یاد شده بی‌توجه می‌شویم .

برای مثال :

در بخشی از آموزش‌ها، آشنایی با پدیده‌های جوی و تاثیرات آسیب‌زای آنها و افزایش سطح خطر در هنگام صعود بدفعات بیان شده است. اما همچنان شاهد هستیم که حتی کسانیکه از این آموزش‌ها بهره کافی برده‌اند در زمانی که در معرض آنها قرار دارند توان تصمیم‌گیری عقلایی و بر پایه " اصل ایمنی " را  برنمی‌تابند و یا تحت تاثیر وسوسه صعود عمل می‌کنند .

در این شرایط آنچه بیش از همیشه، رخ نشان می‌دهد، " باور نداشتن آموزش‌ها " و " ناتوانی در انطباق شرایط محیطی با قوانین و دستورالعمل‌ها " است .

ممکن است کوهنوردی بهترین لوازم و تجهیزات صعود را دارا باشد . آیا دارا بودن این سازو برگ و حتی همراه داشتن آنها در زمانی که لازم هستند، کافی است ؟ قطعا جواب منفی خواهد بود . آنچه لازم است شیوه درست و دقیق آنها است.

ممکن است کوهنوردی بهترین پوشاک و کفش را دارا باشد . آیا دارا بودن این وسایل کافی است ؟ بی‌شک باز جواب منفی است . آشنا بودن با سیستم پوشش در کوهستان و استفاده از آنها در فصول مختلف و مسیرهای گوناگون بیش از زیبایی و رنگ اهمیت دارد  .

ممکن است کوهنوردی هدف خود را بر اساس جو بوجود آمده و یا شهرت قله‌ای انتخاب کند ؟  

ممکن است کوهنوردی فعالیت خود را برای به اشتراک گذاشتن عکس صعود انجام دهد ؟

ممکن است

در واقع همه این رفتارها کاملا . نگاهی شخصی دارد و بخودی خود به کسی مربوط نمی‌شود . مگر آنکه موجب به خطر انداختن اصل " ایمنی " شود.

 در واقع برای ارزیابی یک علاقمند به فعالیت‌های کوهستانی ومیزان " بلوغ " او می‌بایست، واکنش‌ها و رفتار او در مقابل قواعد و دستورالعمل‌ها را مورد توجه قرار داد . پختگی و بلوغ در کوهنوردی مربوط به درک آموزش‌ها و توانایی بکارگیری آنها در زمان مناسب است .

دو چشم‌انداز در مقابل یک علاقمند به فعالیت‌های کوهستانی وجود دارد :

اول ) عملکرد خود را با رویکرد فعالیتی دامنه دار و در مسیر پخته‌شدن و بالغ شدن در این زمینه طراحی کند

دوم ) عملکرد خود را بصورتی مقطعی، شتابزده و بی باوری به قواعد حاکم تنظیم کند .

خلاصه

فعالیت‌های کوهستانی، سفرهایی ماجراجویانه هستند که می‎‌بایست دستاورد و تجربیاتی عمیق و گسترده در پی داشته باشند . دستاوردهایی که موجب ارتقا شناخت فرد از خود و از محیط پیرامون خود شود .

پایه نظری چنین فعالیت‌های دامنه داری باور داشتن به اصول و قواعد است . خارج از آن ممکن است اهدافی را بتوان بدست آورد اما آنچه تحقق پیدا نخواهد کرد ، بلوغ است .

بقولی : می‌توان کوه رفت ولی کوهنوردی نه !

سعید صبور 

توصیه ای برای ارتقا توان پایه کوهپیمایی...
ما را در سایت توصیه ای برای ارتقا توان پایه کوهپیمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeedsabour بازدید : 114 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 10:44